ابن محبوب
اِبْنِ مَحْبوب، حسن بن محبوب بن وهب بن جعفر بن وهب سَرّاد (زراد) بَجَلی (149-224ق / 776- 839م)، از راويان امامی كوفه. طوسی كنيۀ او را ابوعلی آورده است ( الفهرست، 46). اطلاعات دربارۀ زندگی وی برگرفته از گفتههای نوادۀ او جعفر بن محمد بن حسن است كه توسط كشی نقل شده است (همو، اختيار، 584). وهب جد اعلای حسن بندهای از «سِند» بود كه به زرهسازی اشتغال داشت و توسط جرير بن عبدالله بجلی، صحابی پيامبر (ص)، آزاد گشته بود. دادن نسبت سراد (زرهساز) و بجلی به ابن محبوب، به همين مناسبت بوده است (قس: نجاشی، 438). تاريخ وفات و عمر او نيز در همين سند گزارش شده، ولی وجود نام بعضی از محدثان متقدم چون ابوحمزۀ ثمالی (د 150ق) در مرتبۀ شيوخ ابن محبوب در پارهای از اسانيد، موجب شده تا رجاليان معاصر در صحت آنها ترديد نمايند. البته بايد در نظر داشت كه جز روايت ابن محبوب از ابوحمزه كه از همان سدۀ 3ق / 9م توجه اهل فن را جلب كرده و موجب شده بود تا برخی در امانت ابن محبوب ترديد كنند (نك : طوسی، همان، 512، 585؛ نجاشی، 82)، دقت ديگر اسانيد اندكی كه در آنها ابن محبوب از رجال هم طبقۀ ابوحمزه روايت كرده، نيز میتواند مورد ترديد قرار گيرد. دربارۀ روايت ابن محبوب از امام صادق (ع) كه در دو سند ( الاختصاص، 231؛ ابن حجر، 2 / 248) ديده میشود، اين را نيز بايد افزود كه آن هر دو مستند فاقد دقت كافی شمرده میشوند.
در ضمن، شايد بتوان روايات او از رجال اين طبقه را نوعی ارسال در سند دانست كه در آن زمان ميان راويان امامی چندان غريب نمینمود. بنابراين در مورد كسانی كه نام آنان در اسانيد روايات پس از ابن محبوب قرار گرفته، نمیتوان با قاطعيت نظر داد كه شيوخ بیواسطۀ او بودهاند، چنانكه دربارۀ نامهای واقع شده پيش از ابن محبوب نيز میتوان ترديد كرد كه راويان مستقيم او بوده باشند. به هر روی طوسی در الفهرست (ص 46) روايت او را از 60 تن از اصحاب امام صادق (ع) مورد تأييد قرار داده و در فهرستهايی كه بر اساس اسانيد روايات تنظيم شده، به ويژه در اسانيد الحسن بن محبوب اثر شبيری زنجانی، شمار كسانی كه ابن محبوب از آنان روايت كرده، بسيار بيش از اين تعداد است و در ميان آنان نام رجالی چون علی بن رئاب، هشام بن سالم جواليقی، عبدالله بن سنان، علاءبن رزين، محمد بن نعمان صاحب الطاق، عبدالله بن بكير، علی بن ابی حمزه بطائنی، حسن بن صالح بن حی و ابوالجارود زياد بن منذر به چشم میخورد.
با اينكه نام او را در ميان اصحاب امام كاظم (ع) آوردهاند (برقی، الرجال، 48- 49، 53؛ طوسی، الرجال، 347)، ولی روايتی كه ابن محبوب به طور روشن از آن امام نقل كند، ديده نمیشود (قس: كلينی، 3 / 330؛ ابن بابويه، فقيه، 1 / 175 و ديگر مواضعی كه روايت او از ابوالحسن (ع)، بدون تعيين، ديده میشود). دربارۀ امام رضا (ع) علاوه بر اينكه ابن نديم (ص 276) و طوسی (همان، 372) او را از اصحاب وی شمردهاند، رواياتی از ابن محبوب به نقل از آن امام (ع) در دست است كه در اكثر آنها تصريح شده كه ارتباط به صورت مكاتبه بوده است (مثلاً نك : كلينی، 1 / 216؛ طوسی، تهذيب، 6 / 345، اختيار، 585)؛ اما اينكه ابن نديم (همانجا) ابن محبوب را از صحابۀ امام جواد (ع) نيز شمرده، در منابع ديگر تأييد نشده است.
در مورد روايتكنندگان از ابن محبوب بايد گفت در اسانيد روايات نام نزديك به 100 تن به عنوان راوی حديث از وی ديده میشود كه از مشاهير آنان حسين بن سعيد اهوازی، ابراهيم بن هاشم قمی، احمد بن ابیعبدالله برقی، احمد بن محمد سياری، فضل بن شاذان، ابراهيم بن محمد ثقفی، محمد بن حسين بن ابیالخطاب و احمد بن محمد بن عيسی اشعری شايان ذكرند (اهوازی، 6؛ قمی، 1 / 36؛ برقی، المحاسن، 8؛ ابن شاذان، 448؛ سياری، 7 ب؛ ابن طاووس، اليقين، 41؛ ابوغالب، 89؛ ابن بابويه، مشيخه، 49؛ برای فهرست مشروحی از آنان، نك : شبيری، جم ).
كشی او را، به قول ارجح، پنجمين نفر از شش تن اصحاب اجماع در ميان اصحاب امام كاظم (ع) و امام رضا (ع) شمرده است (طوسی، اختيار، 556؛ قس: همانجا، قول ديگری كه به جای وی حسن بن علی بن فضال را قرار داده است). طوسی نيز او را توثيق كرده و از اركان اربعه در عصر خود شمرده است ( الفهرست، 46-47، الرجال، 372) و نيز در روايات آمده كه امام رضا (ع) او را ثنا گفته است (نك : شهيد اول، 74).
در منابع پيشين چون رجال كشی (نک : طوسی، اختيار، 556) از ابن محبوب به عنوان فقيه ياد شده و عناوين آثار يافت نشدۀ او نيز اين نكته را تأييد میكند، اما عنوان فقيه را در اين مورد بايد به عرصۀ فقه روايی محدود شمرد (نك : محقق حلی، 7).
آثـار
مهمترين اثر منتسب به ابن محبوب كتاب المشيخة است كه احمد بن حسين بن عبدالملك ازدی آن را براساس نام مشايخ ابن محبوب مرتب كرده است (نك : طوسی، الفهرست، 23، 47؛ نجاشی، 80). گفته شده كه اين كتاب در ميان متقدمان شيعه، بيش از مختصر مزنی ميان شافعيان شهرت داشته است (طبرسی، فضل، 416). كتاب المشيخه با ترتيب ابن عبدالملك، از طريق ابوالحسن ابن زبير (ه م) به ابوعبدالله ابن عبدون (ه م) و از طريق او به طوسی رسيده (نك : طوسی، همان، 23-24، 47، تهذيب، 1 / 168- 169، الاستبصار، 1 / 106، «مشيخة التهذيب»، 56- 58) و از طريق طوسی نيز به كسانی چون قطبالدين راوندی رسيده است (نك : راوندی، 1 / 17).
طريق ديگری نيز به روايت تَلعكبری (ه م) از ابن عقده (ه م) وجود داشته كه مورد استفادۀ طوسی در تهذيب (1 / 122، 168) قرار گرفته و بعدها به دست ابن طاووس رسيده است (نك : ابن طاووس، فلاح السائل، 243، 259). اگرچه روايات ابن محبوب در تدوين كتب اربعۀ شيعه بسيار مورد توجه بوده، ولی ترتيب ابن عبدالملك از المشيخة تنها در آثار طوسی و در سطحی محدود، مورد استفاده قرار گفته است (نك : تهذيب، 1 / 121، 6 / 160، الاستبصار، 1 / 106، 3 / 6؛ قس: نجاشی، همانجا). گويا المشيخة تنها اثری است كه از ابن محبوب به متأخران رسيده و در سدۀ 6ق / 12م مورد استفادۀ راوندی (همانجا) و حسن بن فضل طبرسی در مكارم الاخلاق (ص 281) واقع شده و ابن ادريس گزيدههايی از آن را در «مستطرفات» السرائر (صص 480-483) آورده است. در سدۀ 7ق محقق حلی در المعتبر (ص 57، جم ) و نيز در سطحی گستردهتر ابن طاووس، در آثار خود از آن بهره بردهاند (نك : ابن طاووس، «اجازات»، 43، الامان، 83، فتح الابواب، 271، فلاح السائل، 157، جم ، محاسبة، 36، الملاحم، 183؛ شهيد اول، 74، به نقل از «غياث سلطان الوری»). در سدۀ 9ق نيز حسن بن سليمان حلی در مختصر بصائر الدرجات (صص 194-195) مطالبی از اين كتاب نقل كرده و شهيد ثانی در سدۀ 10ق حدود 000‘1 حديث از المشيخة را برگزيده و در تأليفی گرد آورده بوده است (نك : حرعاملی، 1 / 87). گفتنی است كه در سدۀ 4ق ابوسليمان داوود بن كورۀ قمی ترتيب ديگری از كتاب المشيخة فراهم كرده بود كه در آن احادیث براساس ابواب فقهی مرتب شده بود (نجاشی، 158)، ولی ظاهراً چندان مورد اقبال قرار نگرفت (قس: طوسی، الفهرست، 68). از ديگر آثار ابن محبوب میتوان التفسير، النكاح، الحدود و الديات را نام برد (نك : ابن نديم، 276؛ طوسی، همان، 47؛ ابن شهر آشوب، 33). همچنين طوسی (همانجا) از اثری ديگر با عنوان النوادر كه در حدود 000‘1 برگ بوده، ياد كرده كه رابطۀ آن با كتاب المشيخة قابل تأمل است. ابن محبوب به عنوان راوی آثار سلف نيز نقش بسزايی ايفا كرده و بسياری از اصول و مصنفات شيعه از طريق او به آيندگان رسيده است (نك : ابوغالب، 89؛ طوسی، همان، 62، 64، جم ؛ نجاشی، 135، 140، جم ). شايان ذكر است كه جز چند مورد، همۀ موارد مذكور در الفهرست طوسی و الرجال نجاشی برگرفته از فهرست ابن بَطۀ قمی بوده و وی آنها را به واسطۀ احمد بن محمد بن عيسی اشعری از ابن محبوب روايت كرده است.
از افراد خاندان ابن محبوب نام چند تن ديگر در منابع ديده میشود: هارون فرزند حسن (نك : نجاشی، 438- 439؛ طوسی، اختيار، 138، قس: تهذيب، 4 / 239، الاستبصار، 2 / 104)، محمد پسر ديگر وی (همو، الرجال، 408) و جعفر فرزند محمد (همو، اختيار، 584).
مآخذ
ابن ادريس، محمد، السرائر، تهران، 1270ق؛ ابن بابويه، محمدبن علی، فقيه من لايحضره الفقيه، به كوشش حسن موسوی خرسان، نجف، 1376ق؛ همو، «مشيخة الفقيه»، همراه ج 4 فقيه؛ ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان الميزان، حيدرآباد دكن، 1330ق؛ ابن شاذان، فضل، «مختصر اثبات الرجعة»، مجلۀ تراثنا، 1409ق، شم 15؛ ابن شهر آشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، نجف، 1380ق / 1961م؛ ابن طاووس، علی بن موسی، «اجازات»، بحار الانوار مجلسی، بيروت، 1403ق، ج 104؛ همو، الامان، نجف، 1370ق / 1951م؛ همو، فتحالابواب، به كوشش حامد خفاف، قم، 1409ق؛ همو، فلاح السائل، قم، دفتر تبليغات اسلامی؛ همو، محاسبة النفس، تهران، 1318ق؛ همو، الملاحم و الفتن، نجف، 1385ق / 1965م؛ همو، اليقين، نجف، 1369ق / 1950م؛ ابن نديم، الفهرست؛ ابوغالب زراری، رسالة فی آل اعين، به كوشش محمدعلی موحد ابطحی، اصفهان، 1399ق؛ الاختصاص، منسوب به شيخ مفيد، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، 1402ق؛ اهوازی، حسين بن سعید، الزهد، به كوشش غلامرضا عرفانيان، قم، 1399ق؛ برقی، احمدبن محمد، الرجال، به كوشش جلالالدين محدث، تهران، 1342ش؛ همو، المحاسن، به كوشش جلالالدين محدث، قم، 1371ق؛ حرعاملی، محمدبن حسن، امل الآمل، به كوشش احمد حسينی، بغداد، 1385ق؛ حسين بن سليمان حلی، مختصر بصائر الدرجات، نجف، 1370ق / 1950م؛ راوندی، سعيدبن هبةالله، الخرائج و الجرائح، قم، 1409ق؛ سياری، احمدبن محمد، التنزيل و التحريف، نسخۀ خطی كتابخانۀ مرعشی، شم 5222؛ شبيری زنجانی، موسی، اسانيد الحسن بن محبوب، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ شهيد اول، محمدبن مکی، ذكری الشيعة، تهران، 1271-1272ق؛ طبرسی، حسن بن فضل، مكارم الاخلاق، بيروت، 1392ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، بيروت، 1399ق / 1979م؛ طوسی، محمدبن حسن، اختيار معرفة الرجال، به كوشش حسن مصطفوی، مشهد، 1348ش؛ همو، الاستبصار، به كوشش حسن موسوی خرسان، نجف، 1375ق؛ همو، تهذيب الاحكام، به كوشش حسن موسوی خرسان، نجف، 1378ق؛ همو، الرجال، به كوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1381ق / 1961م؛ همو، الفهرست، به كوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، كتابخانۀ مرتضويه؛ همو، «مشيخة التهذيب»، همراه با ج 10 تهذيب؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسير، نجف، 1386-1387ق؛ كلينی، محمدبن یعقوب، الكافی، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، 1377ق؛ محقق حلی، جعفربن حسن، المعتبر، چاپ سنگی، 1318ق؛ نجاشی، احمدبن علی، الرجال، به كوشش موسی شبيری زنجان، قم، 1407ق.